محمدمهدی خالقی مستندساز و برنده نخستین فانوسهای بلورین جشنواره مردمی عمار در سال گذشته در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی فارس، گفت: جشنواره عمّار ماهیت مردمی دارد و این مردمی بودن صرفا یک بازی لفظی و واژگانی نیست...
محمدمهدی خالقی مستندساز و برنده نخستین فانوسهای بلورین جشنواره مردمی عمار در سال گذشته در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی فارس، گفت: جشنواره عمّار ماهیت مردمی دارد و این مردمی بودن صرفا یک بازی لفظی و واژگانی نیست.
وی افزود: اینکه یک مجموعه جشنوارهای را برگزار کنند و به این فکر باشند که مثل اوایل انقلاب هنر و سینما را به مساجد و شهرستانها و روستاها ببرند نشان از فکر انقلابی آنان دارد...
محمدمهدی خالقی مستندساز و برنده نخستین فانوسهای بلورین جشنواره مردمی عمار در سال گذشته در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی فارس، گفت: جشنواره عمّار ماهیت مردمی دارد و این مردمی بودن صرفا یک بازی لفظی و واژگانی نیست...
محمدمهدی خالقی مستندساز و برنده نخستین فانوسهای بلورین جشنواره مردمی عمار در سال گذشته در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی فارس، گفت: جشنواره عمّار ماهیت مردمی دارد و این مردمی بودن صرفا یک بازی لفظی و واژگانی نیست.
وی افزود: اینکه یک مجموعه جشنوارهای را برگزار کنند و به این فکر باشند که مثل اوایل انقلاب هنر و سینما را به مساجد و شهرستانها و روستاها ببرند نشان از فکر انقلابی آنان دارد.
* جشنواره عمار آشتی بین مساجد و مردم و سینما بود
خالقی با بیان اینکه آثار حاضر در جشنواره عمار در خدمت اهداف انقلاب است، تاکید کرد: استقبال در شهرها خوب بوده است و من خبر دارم استقبال از جشنواره در ایذه از تهران بیشتر بوده است و این به معنای شروعی برای یک راه درخشان است که دوباره مساجد و مردم و سینما را آشتی بدهد و در مساجد را به روی هنر انقلابی باز کند.
وی افزود: هنگامی که عکسهایی از استقبال مردم در ایذه و مشهد را دیدم خاطرات شیرین سالهای اول انقلاب را که مثلا آثار مرحوم ملاقلیپور را در مسجد میدیدیم برایم تداعی کرد؛ یادم هست که آن زمان مسجد ما پر میشد و حتی برای آثار مرحوم ملاقلیپور بلیت میفروختند.
این مستندساز درباره عدم توجه رسانهها و بهویژه صدا و سیما به جشنواره مردمی عمار، گفت: این میتواند هر دو مفهوم جهل و غرض را همراهش داشته باشد؛ عدهای جاهلند که چه اتفاق بزرگی در حال رخ دادن است چراکه یک عرصه جدید به روی سینمای انقلاب اسلامی دارد باز میشود.
وی افزود: با این جشنواره هنرمندانی که سالها انکار و بایکوت شده بودند و هنرمندان توانایی نیز هستند، عرصهای برای ابراز وجود پیدا کردند،
پشت و پناهی پیدا کردند که فیلمهایشان دیده بشود و محلی برای فروش آثار پیدا بشود اما عدهای از درک این آثار جایز هستند چرا که از فضای مردمی جامعه دور هستند و نمیتوانند این جشنواره مردمی را درک بکنند.
خالقی ادامه داد: عدهای هم مغرض هستند و با هدف و با اینکه میدانند این جشنواره چه آینده خوشی خواهد داشت و مثل حرکت انقلاب مخلصانه است، آن را بایکوت میکنند.
وی با اشاره به نوع پرداخت برنامه تلویزیونی «هفت» به این جشنواره تاکید کرد: به نظر من، برنامه «هفت» جز این دسته دوم است؛ آنچه برنامه هفت از جشنواره عمار نشان داد، گزارش توهینآمیزی بود و همه بچههایی که بودند و این جشنواره را دیدند از این اقدام برنامه هفت ناراضی هستند.
خالقی افزود: برای رسانه ملی متاسف هستیم چراکه یک وقت بایکوت میکند که خوب پخش نکرده، اما اینجا توهین کرده و تمسخر کرده است.
* کار «وحیدآقا» درباره شهید دیالمه را به سختی و با بودجه شخصی ساختیم
محمدمهدی خالقی در ادامه این گفتوگو درباره آثارش در دومین جشنواره عمار گفت: «وحیدآقا» اثر مشترکی از من و حجت احمدیزر بود در این دوره ارائه کردم.
وی افزود: در این کار آقای احمدیزر محقق نویسنده و تهیهکننده کار بودند و کارگردانی هم مشترک بین بنده و ایشان بود که درباره شهید دکتر عبدالحمید دیالمه است.
خالقی در پاسخ به این سوال که آیا قبلا درباره شهید دیالمه کاری شده است گفت: قبلا نه تنها کار مستندی درباره ایشان ساخته نشده بود بلکه هیچ کاری نشده بود و تحقیقات مفصلی روی آن انجام دادیم؛ آقای احمدی تحقیق کاملی روی این کار انجام دادند و مواد خوبی اعم از عکس و حتی فیلمهایی که موجود بود مهیا کردند بعد فیلمنامهای نوشته بودند که به من مراجعه کردند و کار را کلید زدیم.
وی افزود: کار «وحید آقا» کار سختی بود که بدون بودجه خاص و تنها با هزینه شخصی انجام شد و مشکلات زیادی هم به دلیل حساسیت برانگیز بودن موضوع و شهید دیالمه داشتیم لرا دو سال ساختش طول کشید و دو سال هم طول کشید که جایی را پیدا کنیم و کار را با نصف هزینهای که کرده بودیم بخرد و توزیع کندو صدا و سیما نیز متاسفانه با پیگیریهای زیادی که انجام شد حاضر نشد کار را پخش کند.
این مستندساز انقلابی همچنین گفت: من به جز «وحید آقا» دو اثر دیگر داشتم یکی مستند «همزبانی و بیزبانی» مجموعه مستندی درباره فرهنگ افغانستان است بود که قسمت دوم آن را با نام «قصه شبان و گرگ» در بخش بیداری اسلامی داشتم و همچنین «روایت زندگی» را هم در بخش جنگ نرم داشتم.
وی افزود: «روایت زندگی» مستندی است درباره حوزه علمیه حضرت مهدی(ع) مشهد که ما یک روز از زندگی طلاب آن مدرسه را به شکل ایجابی و مستند محض تصویر کردیم چرا که این مدرسه یکی از مدارس نمونه مشهد، خراسان و ایران است که قابلیتهای نوینی را در پرورش طلبهها به کار گرفته استاما صدا و سیما متاسفانه پس از 4 سال بدون ذکر دلیلی از سوی تلویزیون بایکوت است و پخش نمیشود.
خالقی ادامه داد: اینکار طرحی بود که ما بردیم و مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیمای قم آن را قبول کرد و «روایت زندگی» ساخته شد.
منبع:
http://ammarfilm.ir/News.aspx?ID=4b8be369-7504-42bc-b0f7-b7e63febb319
چهار اتحادیه بزرگ دانشجویی در نامهای به رئیس سازمان صدا و سیما از عدم پوشش جشنواره فیلمهای مردمی عمار در صدا و سیما و نیز غیر مردمی بودن رسانه ملی انتقادکردند. متن نامه بدین شرح میباشد...
جناب آقای ضرغامی
رئیس محترم سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
حتماً خبر دارید که «جشنواره فیلمهای مردمی عمار» با شرکت حدود 300 اثر کوتاه و بلند مستند و داستانی و کلیپ و انیمیشن در 6 روز متوالی در تهران و 30 نقطه دیگر کشور برگزار شد و لااقل خبر افتتاحیه و اختتامیه و عکسهای آن که حضور جدی فیلم سازان جوان و مخاطبین علاقمند به فیلمهای ارایه شده را نشان میدهد، هنوز روی سایتهای خبری هست.
گرچه ظاهراً توفیق حضور در این جشنواره برای شما و مجموعه ی تحت امرتان میسر نشد و امکان نیافتید تعدادی از فیلمها و جمعی از مخاطبهای این جشنواره را ببینید و شبکه های مختلف سیمای جمهوری اسلامی از بازتاب این واقعه و حضور مردم مشتاق محروم ماندند؛ و البته مهر تأییدی بر این مسئله شدند که صدا و سیما جای روشنفکران و مرفهین است، نه عموم مردم. هنر هفتم هم فقط هنگامی مورد توجه است که شما جزو این اقشار باشید و یا در مورد آنها فیلم بسازید. هنر هفتم در سیما یعنی روشنفکرانی که در برنامه های مختلف تنها دغدغه های انها بازنمایی شود.
حال که محور بسیاری از فیلمهای «جشنواره فیلمهای مردمی عمار»، همان چیزهایی بود، که رسانه تحت امر شما به آنها بی توجه است؛ دغدغه های عموم مردم، مسائل عموم مردم، دفاع از انقلاب اسلامی مردم ایران در حوزهها و میدانهای مختلف و…
البته به تجربه دریافتهایم که این عادت اکثر مدیران فرهنگی است که وقتی از آنها کارهایی شایسته انقلاب اسلامی میخواهند، ترجیع بند «نیرو نداریم» را دایم تکرار کنند. اما حالا که این همه نیروی توانا با کارهای جدی پیدا شدهاند، باید آنها را کتمان کنید و نادیده بگیرید؟ شاید تاکنون این نیروهای جوان و مسلمان را نمیشناختید، حالا که آنها در حرکتی خودجوش جمع شدهاند رویه ی بایکوت و ندیدن آنها مثل همه ی سالهای گذشته، باید پیش گرفته شود؟ آیا این سر به زیر برف بردن برای ندیدن این حقیقت، برای شانه خالی کردن از شناختن و استفاده ی از این نسل جوان حرفه ای و نپرداختن به دغدغه های آنها نیست؟
صدا و سیمای جمهوری اسلامی حتی حاضر نشد به جشنواره عمار بیاید و بین این کار ساده تأثیرگذار و پرشور با جشنواره های پر سر و صدا و پر خرج روشنفکر زده و مردم گریز مقایسه کند. جشنواره های کوچک و بزرگی که گاهی ساعتها برنامه از آنتن رسانه ملی را به خود اختصاص میدهند، اما صدای مردم نباید جایی در رسانه ی ملی بیابد.
اختتامیه جشنواره عمار در سینما فلسطین تهران با داوری کارگردانان پر سابقه و پرطرفدار با استقبال جدی مردم، این توقع را در هر انسان منصفی ایجاد میکرد که توجهی درخور از سوی رسانه ملی که قرار است متعلق به مردم و به تعبیر امام راحل دستگاهی مبارز پرور باشد را به همراه داشته باشد ولی افسوس که مثل همیشه مظلومین مورد تحریم مردم و پیش قراولان داوطلب انقلابی طرفدار نظام بودند.
جناب آقای ضرغامی
رسانه اگر به بازنمایی مردم و دغدغه های آن نباشد از مردم جا میماند، و این بی عدالتی رسانه ای به پاشیدن بذر توهم برای فرصت طلبان و غبار آلوده کردن فضای جامعه میانجامد که انگار همه چیز و همه ی وضعیت جامعه همان چیزهایی است که رسانهها به آن میپردازند. یادمان نرفته زمانی را که مردم نه دی آفرین به صورت خودجوش به روشن گری در باب فتنه مشغول بودند، و رسانهها و صدا و سیمای ما مدتها بعد متوجه میشوند اتفاقی میان مردم رخ داده و این صرفاً به ناهنجاریها و نابسامانیهای فرهنگی و اجتماعی محدود نیست. رسانهها از حرکت شکل گرفته مردمی در ماجراهای فتنه سال 1388 هم جامانده بودند و وقتی کار به روز بزرگ نهم دی رسید تازه متوجه گوشههایی از ماجرا شدند.
از قضا بعد از همه تاکیدهای رهبر انقلاب درباره پرداختن درست و دقیق به موضوع 9 دی، درست شب 9 دی 1390 یعنی دو سال بعد از آن روز بزرگ شبکه های مختلف تلویزیون تصویرهای یادگاری شما را با عده ای از اهالی هنر در جشنواره صدا و سیما نشان داد که بعضی از آنها اتفاقا حضور فعالی در فتنه سال 88 داشتند. جالب نیست؟
البته تلاش شکل گرفته میان نسل جوان و خودجوش فیلم سازان انقلاب اسلامی که جشنواره فیلمهای مردمی عمار نمونه ای از آن است، کم و بیش بدون حمایت دستگاه های متولی آغاز شده و راه خود را خواهد رفت. مخاطب حاضر در این جشنواره هم که به رغم ضعف تبلیغ رسانه های فراگیر ملی، به تماشای فیلمها در بیشتر از 30 نقطه از کشور نشستند، نشان داد میدان توزیع و مواجهه با مخاطب را هم میتواند به خوبی پیدا کند
آقای ضرغامی آیا از خود نپرسیدهاید که، سهم صدا و سیمای جمهوری اسلامی – که به رسانه ملی شهرت دارد، در این حرکت بزرگ جوانان هنرمند انقلاب اسلامی چیست؟ یعنی نمیشد در بخشهای مختلف آنتن فراگیر تلویزیون، جایی درست برای یک جشنواره 6 روزه که با صدها اثر تصویری مختلف برگزار شده اختصاص بیابد؟ به نظر میرسد در این مورد هم رسانه ملی گرفتار تنگ نظری یا لااقل کوتاهی و قصور شده است. کاش مردم و فرزندان انقلاب، لااقل به اندازه روشنفکران و از ما بهتران عرصه ی هنر و فرهنگ توجه میشد. البته هنوز فرصت باقی است و میتوان این کم کاری را با بازگشت رسانه ی ملی به مردم و انقلاب، جبران کرد، که ان هم منوط به عزم و اراده ی جدی مسئولین رسانه ی ملی است که آیا راه مردم را در پیش میگیرند یا به گونه ای دیگر رفتار مینمایند.
جنبش عدالتخواه دانشجویی
جامعه اسلامی دانشجویان
انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل
انجمن اسلامی دانشجویان
منبع:
http://ammarfilm.ir/News.aspx?ID=fbe5f437-3810-429f-b8c5-9952c8d3049d
جناب آقای عماد افروغ، باید خدمتتان عرض کنم که سخنانی که از ذهن منور خود در برنامه ی پارک ملت تاباندید انعکاس نوری بود از تفکر تضعیف ولایت فقیه و حاکمیت اسلامی تا نابودی آن که در سخنان شما به خوبی تبلور یافت.
این سخن که چرا باید فقیه در مجلس خبرگان باشد و جامعه شناس نباشد و اینکه باید بررسی شود که آیا مدیریت کشور اسلامی است یا خیر خود دلیل بر این دارد که حاکمیت اسلامی را شما مورد حمله قرار دادید.
داستان تنها به رهبر جامعه ی اسلامی ختم نمی شود بلکه در بتن سخنان شما این نهفته است که حاکمیت و مدیریت اسلامی باید در چهارچوب و اصول جامعه باشد و اینکه اصالت تنها با جامعه است.
آقای افروغ، بنا به تعریفی که شما از روشنفکری ارئه نمودید: باید عرض کنم که تنها کسی که خداگرایانه (اسلام گرایانه؛زیرا که الدین عندالله السلام) می اندیشد روشنفکر است و کسی که این شرط(خداگرایانه بودن) را ندارد بالطبع روشنفکر نیست پس این جمله اشتباه است که بگوییم: «روشنفکری امری مذموم نیست بلکه اگر خداگرایانه باشد کار انبیاست.» زیراکه طبق تعریف شما از روشنفکری، لازمه ی روشنفکر بودن خداگرا بودن است.
* خطاب شما از "ما" در این جمله که بود؟ «پس از تشکیل نظام جمهوری اسلامی ما قدرت زده شدیم و فراموش کردیم که چرا جمهوری اسلامی تشکیل شد.» آیا منظور شما شامل سپاه، بسیج، فعالان فرهنگی جبهه انقلاب اسلامی و مردم می شود؟ یا رهبری؟ یا مسئولین؟ یا خودتان؟
بنده به یقین عرض می کنم اگر کسی فراموش کرده، برخی از مسئولین و خود شما هستید زیرا که مردم و فعالان جبهه انقلاب اسلامی را نشناختید.
آیا خبر دارید که در شهر و روستاها در زمینه ی انقلاب اسلامی چه فعالیت هایی از طرف آدم هایی از جنس همین مردم و به دور از هر سازمانی، انجام می شود؟
ما انقلاب و رهبر را فراموش نکردیم. شما، ما را فراموش کردید و جز خود و افکار روشن خود! چیزی نمی بینید.
چه کسی گفته است که مردم واجد حقی نیستند؟
اگر منظور شما با این نظام (به شکل کنونی) است باید عرض کنم که شما یا دین اسلام را خوب نشناختید و یا اسلام را دین فردی فرض نمودید زیرا که این نظام بر اساس قانون اساسی و قانون اساسی بر اساس قرآن و سیره ی اهل بیت علیهم السلام است.
* آقای افروغ، ما هم با شما همدردیم! آره، ما هم آزادی بیان می خواهیم.
چرا باید شما و امثال شما در جای جای صدا و سیما حضور داشته باشند و حرف بزنید (از مجری پارک ملت گرفته تا فیلم ها و تبلیغات صدا وسیما) و ما حزب اللهی ها چنین حقی نداشته باشیم؟
جناب افروغ، شما اصل ماجرا نیستید، مشکل ما با جناب آقای ضرغامی است...
جناب آقای ضرغامی، شما که داغ دین بر جبین می زنید، چرا دشنه بر پشت ما و دین میزنید؟
چرا بچه های حزب اللهی در صدا و سیما حضور ندارند؟ آیا خودشان نمی خواهند یا شما میدان نمی دهید؟
چرا در یک مملکت اسلامی صدا و سیمای آن یک شبکه پیدا نمی شود که حزب اللهی باشد؟ و صدا و سیما به تریونی برای مخالفان این نظام تبدیل شده.
آقای ضرغامی، همانطور که آقای افروغ فرمودند آیا یادتان رفته که برای چه ملت ایران انقلاب کرد؟
+ سرلوحه سی و هفتم : وقتی عماد افروغ در پارک ملت قدم می زند !
شادی روح شهدای هسته ای صلوات
با سلام
وبلاگ به این آدرس انتقال یافت:
دیگر کانال ورودی:
ایمیل: